عكسهاي بدو تولد
مادر شدن انگار یه تولد دوبارست ؛ تولدی اول برای خود مادر و بعد برای ورود کوچولوی نازنینش به این دنیا.
حس مادر شدن مثل نم نم بارون لطیفه و دلت میخواد ساعتها زیر نم نم بارون بهاری راه بری
حتی وقتی بچه توی شکمت لگد میزنه و بی تابی میکنه با اینکه شاید دردت بیاد ولی انقدر لذت بخشه که ازش سیر نمیشی
حتی یه موقع اگه اروم باشه میترسی که مبادا بچه چیزیش شده باشه ! حس مادری یعنی انتهای دلواپسی و محبت و عشق
عشق به اینکه لگدهای بچه رو تحمل کنی ولی بچه باشه , بچه تکون بخوره و بتونی تا آخر باهاش باشی و سالم به دنیا بیاریش
بالاخره انتظار نه ماهه همراه با استرس شدید به پایان رسید و دخملی یکی یدونه ما به دنیا اومد
دردونه قشنگم به خونه قلب مامان خوش اومدی
این عکس مربوط به یک روزگی ثنا جونه(٨/٨/٨٩) قشنگترین حسم مربوط به اون روزه
بخواب ای دختر آرام مهتاب/ببین گلهای میخک خسته هستند/تمام اشک هایم تا بخوابی/میان مخمل چشمم شکستند
بخواب ای پونه باغ شکفتن/گل اندوه امشب زرد زردست/هوا را زرد کرده عطر پاییز/فضای پاک ایوان سرد سردست
بخواب ای شبنم نیلوفر دل/دو چشمان تو رنگ موج دریاست/میان کوچه های زندگانی/گل شادی فقط در باغ رویاست
بخواب ای هدیه ناز سپیده/که دنیا یک گذرگاه عجیب است/همیشه نغمه مرغان عاشق/پر از یک حس نمناک وغریب است
بخواب ای لذت سرشار پرواز/فضای قلب شب بو ها بهاری است/پرستو هم نمی ماند به یک شهر/همیشه هجرتش از بی قراری است
بخواب ای بوته ناز گل سرخ/تمام شاخه ها از غم خمیدند/تمام کودکان در خواب نوشین/به اوج آرزوهاشان رسیدند
بخواب ای راز سبز آرزویم/علاج درد پیچک ها رهایی ست/اگر دیدی گلی می لرزد از اشک/بدان اندوهش از رنج جدایی است
بخواب ای آشنا با خلوت شب/دلم در آرزویش تنگ تنگ است/نمی دانی که او وقتی بیاید/بلور اشکهایم چه قشنگ است
بخواب ای آفتاب بی غروبم/شب تنهایی دل ها درازست/دعایت می کنم هر شب همین وقت/که درهای دعا تا صبح بازست
ده روزگی ثنا گلی
وقتي كه خوابي نيمه شب تو رو نگاه مي كنم/زيبايي ات را با بهار گاه اشتباه مي كنم
چهل روزگی ثنا گلی
چهل و پنج روزگی ثنا گلی که همراه مامان اومدی بیمارستان تا نی نی خاله ات و در بیاریم منظورم نیایش خانومه
دو ماهگی ثنا گلی و اولین محرم دخمل نازم که نذر کردم لباس علی اصغر بپوشی
شب حنابندون خاله فرخنده
آبشار مارگون
اينم چند تا عكس از ثنا خانوم كه در حال خوردن......