فرشته کوچولوی ما

يك روز فرشته اي كوچولو صداي مناجات مامان و بابا رو شنيد...از خدا اجازه گرفت تا آسمون رو ترك كنه و به زمين سفر كنه  اون فرشته کوچولو ثنا گلی ماست

 ثنا کوچولوی ما الان دیگه واسه خودش خانمی شده کلی شیرین زبونی میکنه الهی مامان قربونت بره وقتی ازت می پرسم:ثنا دختر کیه

ثنا:مامان اگه اول دختر بابا شم ناراحت می شی

مامان:آره

ثنا:بابا اگه اول دختر مامان شم ناراحت می شی

بابا:آره

ثنا:پس من چیکار کنم؟؟؟؟وای ما رو بگو از خنده منفجر میشیم

یادمه یه روز هی به من می  گفتی مامان شما لوپ دارین من مونده بودم منظورت چیه هر چی میگم من لوپ دارم تو میگفتی نه لوپ داری و در آخر با حالت عصبانی گفتی اصلا باهات قهرم من مونده بودم منظورت چیه تا بالاخره کشفش کردم منظور دختر نازم این بود که مامان شما لطف دارین وای عزیزم قند تو دل مامان آب شد

 يه روز تو ماشين يه دفعه به من و بابايي گفتي شما به نظر خيلي مهربونيد ما رو بگو مونديم مهربونيم يا به نظر مياد؟؟؟؟؟؟جوابشو ثنا گلي بايد بده

این عکسا هم مربوط به پارک جنگلیه که یه روز جمعه رفتیم هوا عالی بود ثنا گلی هم در گرفتن عکس با مامانی همکاری کرده مرسی دختر گلم

 تقدیم به تو که بهترینی